Wednesday, June 13, 2012

“ نه‌ روسری نه‌ توسری ، مرگ بر این دیکتاتوری”



گلرخ قبادی
 2008/03/21
مبارزات دموکراتیک واقعیتی غیر قابل انکار!

امروز در ایران یک جنبش بزرگ و واقعی و فعال و گسترده و انکار ناپذیر با نام جنبش زنان در جریان است . این جنبش دارای تاریخ و سابقه و دستاوردها و تجربیات زیادی است که هزاران زن و
مرد مبارزبرای به ثمر رساندن خواستهای بر حق آن از هیچ کوششی دریغ نکرده وهزاران تن جان خودرا در این راه از دست داده‌اند .
این جنبش از همان روزهای اول انقلاب میخ خود را به زمین کوبید ، وبا واقع بینی ظلمها بی حقوقی ها و نابرابریهای اجتماعی را به‌ زیر سوال برد و پرچم مبارزاتی خود را بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و قوانین زن ستیزو مرد سالارش بلند کرد و با شعار" نه روسری نه توسری مرگ بر این دیکتاتوری " بدون هیج توهمی به ضد زن بودن این رژیم ، به‌ میدان آمد.
اکنون پس از سه دهه که از سلطه این رژیم می گذرد ، ما شاهد هر چه گسترده ترشدن این مبارزات در اشکال گوناگون برای بدست آوردن خواستهای زنان هستیم. آنها سعی کردند در اوج خفقان و دیکتاتوری به شیوه علنی به میدان آیند. در این راه رنجهای زیادی متحمل شدند ؛ فداکاری کردند و قربانی دادند ، و رژیم هم از هیچ شیوه غیر انسانی برای سرکوب آنها دریغ نکرد. ولی آنها عقب ننشستند و هر روز مصمم تراز پیش و با روشهای تازه تری بمیدان آمدند .
در این میان ما شاهد رشد افکار و عقاید گوناگونی هم دراین جنبش بوده ایم، که هر کدام در جای خود در ارتقاء مبارزات و بالا بردن آگاهی زنان تاثیرات بسزائی داشته است. هر جریان فکری برای پیشبرد نظرات خود از روشهای مبارزاتی خاصی هم استفاده کرده‌ است . یکی از همین روشها که امروز بسیار بحث انگیز شده و تقریبا نامش برای همه آشنا است "کمپین یک میلیون امضا برای تغیرقوانین تبعیض آمیز"است.این کمپین با خواستهای حق طلاق برای زنان ، سر پرستی فرزندان به مادران و......... به میدان آمده و روش جمح آوری یک میلیون امضاء را انتخاب کرده و برای تحقق آن از ارتباط نزدیک و رودررو با مردم و همچنین داشتن جلسات آموزشی و جلسات عمومی مدر میان فعالین کوشش میکنند. بدین شیوه کمپین با اعتراض خود به رژیم، تغییر قوانین نابرابر در جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرارداده‌ است.
در این رابطه‌ نظرات مختلف و دیدگاههای مختلفی در برابر این حرکت مطرح شده است. سازمانهای بشر دوست درخارج از ایران این حرکت راتشویق کرده و به شهامت دست اندر کاران آن درود میفرستند و به آنها جایزه تقدیم میکنند. در برابر، حکومت جمهوری اسلامی طبق روال خود با زندان وجریمه نقدی و ممنوع الخروج کردن ، با آنها برخورد میکند .
در این میان بعضی از جریانات چپ براین عقیده‌اند که چون شعارهائی از قبیل سرنگونی رژیم و حجاب اجباری در خواستهای کمپین مطرح نشده‌،پس قابل پشتیبانی نیست.واین در حالی بیان میشود که همیشه‌مطرح کرده‌ اند که باید از مبارزات دمکراتیک پشتیبانی بعمل آورد.
از نظر من ما در مرحله‌ای از مبارزه‌ هستیم که‌ دانشجویان و کارگران و معلمان و زنان و.... دارای خواستهای دمکراتیک و روزمره‌ و مقطعی هستند و برای تحقق آن مبارزه‌ میکنند .مبارزه زنان هم در همین راستا قرار دارد که‌ با خواستهای فمینسیتی ، آزادی وبرابری با مردان و بدست آوردن حقوق انسانی به میدان آمدند . تجربه‌ مبارزات تاکنونی زنان اینرا نشان داده‌ که از خواستهای واقعی و روزمره باید شروع کرد و با پیشبرد مبارزه ، تحقق خواستهای مشخص و مرحله‌ای از یک طرف ، و دامن زدن به‌ بحثها و تبادل نظرهائی در زمینه خواستهای گوناگون زنان از طرف دیگر روز به‌ روز مبارزه را بمراحل پیشرفته‌تر و در نتیجه‌ رسیدن به‌ خواستهای بیشتری و حتی رسیدن به‌ خواستهای طبقاتی سوق داد.
در نتیجه‌ “ کمپین یک میلیون امضاء ” و مبارزاتی از این نوع درسهای خودرا برای فعالین آن دارد و در صورت موفقیت، خواستهای بیشتری را در دستور کار خود خواهد گذاشت و در صورت عدم موفقیت باید دوباره‌ تاکتیک را عوض کرده‌ و در فکر روشی دیگر و نوعی دیگر از مبارزه باشد . کاری که‌ کمپین شروع کرده‌ باید در جایگاه و مکان واقعی خود مورد ارزیابی قرار گیرد . کار این کمپین را باید همچون یک روش از مبارزه و یک تاکتیک مرحله‌ای و برای مقطعی معین و یک ابتکار عمل مشخص برای رسیدن به خواستهای معین دید . همچون مبارزات مقطعی که‌ در دنیا هرروزه‌ اتفاق میافتد . برای رسیدن به این خواستهای اجتماعی نمیتوان فقط به امید سرنگونی رژیم ویا سوسیالیزم دست روی دست گذاشت و به انتظار روز موعود نشست .
در راستای این مبارزات است که‌ مبارزین و فعالین آن چگونگی بوجود آوردن تشکیلات، کار گروهی، بوجودآوردن بحثهای جمعی و دیالوگ و تبادل نظرهای مختلف روی مسائل گوناگون ، احترام به نظرات متقابل و در کل رعایت دمکراسی و چگونگی کسب قدرت سیاسی را خواهند آموخت . ودر نهایت رهبران و ایدئولوگهای خود را نیز پرورش خواهند داد ، ویاد خواهند گرفت ک در هر مرحله‌ از مبارزه تاکتیکی را برای پیشبرد مبارزه انتخاب کنند که‌ کمترین خطر و بیشترین دست آورد را داشته‌ باشد .
در نتیجه‌ وظیفه هر انسان مبارز و مدافع عدالت و برابری است که‌ از مبارزات هرروزه زنان در خیابانها وورزش گاهها گرفته‌ تا تغییر قوانین ، NGO ها و دهها شکل مبارزه‌ دیگر ( که‌ ابتکار عمل را خود دست اندر کاران مبارزه تعیین میکنند ) ، پشتیبانی کرده‌ و دست مبارزاتی شان را به‌ گرمی بفشارند. و با شرکت فعال خود آنرا گسترش دهند . ضمن حمایت از آنها ، با آنها تبادل نظر کرده‌ و بحث و گفتگوهای سازنده‌را شروع کرده‌ و در یافتن راه کارهائی برای رفع فشارها و موانع ومقابله‌ با سرکوبگریهای جمهوری اسلامی همراهیشان کرد .
دیالوگ سالم و سازنده‌ که‌ دردی را از دردها کم کند و دری را برروی این مبارزات بگشاید ؛ انتقادات سازنده‌ و عملی ، لازمۀ این مبارزه میباشد . زیرا یکی از نقطه‌ ضعفهای مبارزات زنان در طول این سالها پراکندگی و عدم تشکل وهمفکری و تبادل نظر بوده‌است .
مسأله‌ دیگر، خفقان شدید جمهوری اسلامی و زندانی کردن رهبران این مبارزات است که‌ عملا سبب شده‌ که‌ آنها را از محیط مبارزه دور نگهداشته‌ و ارتباطات میان آنها را دچار مشکل نماید .
البته‌ راه چاره اصلی و نهائی این امر سرنگونی جمهوری اسلامی است و بس . که‌ این امر نه با مبارزات زنان به تنهائی بلکه‌ فقط با مبارزات متحدانه مردم قابل تحقق است. ولی هنر اینجاست که چگونه‌ با وجود حاکمیت این رژیم بتوان شیوه‌ای از مبارزه‌ای را انتخاب کرد که‌ رژیم را به عقب نشینی وا داشته‌ وامتیازاتی را به نفع زنان کسب کرد . زنان ایران از مدتها پیش این کاررا شروع کرده و در حال رسیدن به موفقیتهائی هم هستند . آنها با مشخص کردن خواستهای خود ومتشکل کردن و سازماندهی سراسری خود میروند تا این گره را بگشایند .
نقطه‌ قوت این مبارزه ، همگانی بودن این جنبش و شرکت تمام اقشار و طبقات با افکاروایدئولوژیهای مختلف در آن است . ‌ این در واقعیت امر متدی است که‌ جنبش زنان امروز نیازمند آنست.
دست در دست هم متحد و متشکل برای رسیدن به‌ خواستهای انسانی و آزادی و برابری کامل با مردان و رفع هرگونه‌ ستم بر زنان به مبارزۀ خود ادامه‌ دهیم .

No comments:

Post a Comment