Wednesday, November 16, 2011

کردها؛ مشکل یا نقطه امید

کردها؛مشکل یا نقطه امید
سارا شیخ احمدی
کردها یکی از قدیمی­ترین و ریشه ­دارترین ملت های دنیا می­باشند. شواهد تاریخی یافت شده در مناطق تحت سکنی آن ها گواه این مساله می باشد. این ملت که از اقوام هند اروپایی می باشد یکی از حلقه های مهم و تاثیر گذار زنجیره تمدن بشری بوده اند. جالب است بدانید که قدیمی ترین تمدن یکجا نشینی دنیا در منطقه شانه دار در کردستان عراق پیدا شده است. سرزمین کردها در طول تاریخ از پادشاهی ماننایی ها و آشوری ها گرفته تا امپراطوری عظیم ماد و درخشش مثال زدنی آن در دوره ساسانی و ادوار بعدی یا خود خاستگاه تحولات بزرگ بوده یا موقعیت استراتژیک این منطقه آن را در شاهراه مبادلات تمدن های بزرگ دنیا قرار داده و به نحوی یک پل ارتباطی همیشگی بین شرق و غرب دنیا بوده است. همه این عوامل بر رشد و بالندگی این نژاد اصیل و به تبع آن جامعه بشری افزوده است.
مانند هر جامعه سالمی، اصالت، نجابت، رشادت، خلق و خوی مثبت و سازنده اجتماعی و پایبندی به هنجارها و اصول تعریف شده بشریت یکی از خصوصیات بارز ملت کرد است و این مردم همیشه برای حفظ این ارزش ها تلاش کرده اند. هم اکنون سرزمین اصلی کردها که جمعیتی بالغ بر 40 میلیون نفر را در بر گرفته است، بنابر دلایل سیاسی تحمیل شده بر منطقه بین چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شده است و این جمعیت 40 میلیونی که دارای هویت ملی تعریف شده و قابل قبولی از سوی تمام جهانیان می باشد از داشتن یک دولت محروم هستند که این مساله همواره مورد اعتراض ملت کرد قرار گرفته است. کردها که خود دارای زبان، ادبیات و آداب و رسوم تعریف شده­ای هستند تحت لوای این چهار کشور که متاسفانه بیش از مسائل اقتصادی، از نقطه نظر سیاسی کشورهای عقب افتاده ای می باشند، همواره مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند تا جایی که مناطق کرد نشین را در عراق، بلاد شمالی و در سوریه، بلاد جزیره می خوانند و از کردهای ترکیه با نام ترک های کوهستانی یاد می کردند. با پیشینه ای تاریخی که این نژاد از آن برخودارند این تبعیضات نژادی را تحمل نکرده و نخواهند کرد. کردها هراز گاهی تنها در ایران و به دلیل وجود ریشه مشترک آریایی بین کردها و پارسی ها در طول تاریخ و در مقاطع بسیار کوتاهی مجال این را داشته اند که در کنار مردمان ایران در سرنوشت این کشور سهیم باشند که منشاء خدمات زیادی بوده اند در ایران قبل از اسلام به تعدادی از پادشاهان ساسانی و بعد از اسلام می توان به کریم خان زند و نادرشاه افشار اشاره نمود. اما در ایران نیز متاسفانه به تدریج فاصله و اختلاف زیاد شد و تامین رفاه و آسایش کردها توسط حکومت های مرکزی به دست فراموشی سپرده شد. مقارنت این برخوردهای غلط در هر چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه جمعیت عظیم کردها را به واکنش وا داشت. کردها که خود همیشه از حامیان آزادی و عدالت خواهی و آزادگی بوده اند خود قربانی بی عدالتی شده بودند.
بعد از جنگ جهانی اول قرار بر این بود که کردها دارای دولت مستقل باشند اما بنابر دلایلی این امر محقق نشد. این زخم کهنه سرباز کرد و به این ترتیب مبارزه کردها برای رسیدن به حقوق حقه خود کماکان ادامه دارد. امروزه روند این مبارزات و کشمکش ها بین کردها و دول ایران، عراق، ترکیه و سوریه را مساله کرد یا مشکل کردستان می نامند. اما اگر بخواهیم واقع بین باشیم و با توجه به آنچه گذشت در واقع این کردها نیستند که مساله سازند بلکه حکومت های چهار کشور یاد شده خود همواره مساله ساز و منشاء مشکلات منطقه ای و جهانی شده اند. تاریخ کردی را به یاد ندارد که دست به اقدام تروریستی و یا کشتن یک غیر نظامی از مخالفانش بزند. در حالی که حکومت های یاد شده همواره رهبران سیاسی کردها را ترور کرده و می کنند. آیا کردهایی که هم اکنون پس از فرو پاشی رژیم صدام حسین در عراق کامل ترین و بالغ ترین سیستم دموکراسی را در منطقه اجرا می کنند برای بشریت مساله هستند یا پادشاهی ها و شیخ نشین های منطقه خلیج فارس و یا نظامیان ترکیه و بعثی های عراق و سوریه و یا آخوند های جمهوری اسلامی ایران؟
اکنون که در حکومت منطقه خود مختار کردستان عراق احزاب مختلف با اندیشه های مختلف آزادانه ابراز عقیده می نمایند و در انتخابات و رقابت های سیاسی به اندازه قدرت واقعی خود در تعیین سرنوشت سیاسی کردستان عراق شرکت دارند و هر یک از تلویزیون، رادیو و روزنامه مربوط به خود بهره می گیرند، در ایران حریم شخصی خانه های مردم در جهت جمع آوری گیرنده ها و دیش های ماهواره تجسس می شود. حکومت ایران برای بشریت مشکل ساز است یا کردها؟
در عراق در زمان صدام حسین مخالفان به شدت مجازات می شدند به نحوی که تنها کاندیدای انتخابات های ریاست جمهوری فقط خود صدام بود و کس دیگری جرات کاندید شدن را نداشت و امروزه نیز در بخش های عربی عراق برادران اهل تسنن و تشیع به واسطه سنگ پراکنی  کشور های همسایه نظیر ایران به خون هم تشنه اند و بعد از هشت سال از سقوط رژیم صدام هنوز از بغداد صدای انفجار بمب شنیده می شود. سیاستمدران وابسته شیعه و سنی مشکل سازند یا کردها؟
در حالی که در پارلمان حکومت خود مختار کردستان عراق اعضای حزب حاکم و اپوزسیون با هم و در کنار هم برای آینده این منطقه تصمیم گیری می کنند، در ترکیه که پس از سال ها کشمکش و خونریزی و ظلم و ستم بر کردها اجازه شرکت در انتخابات پارلمان داده شد و با وجود اینکه توانستند در صد قابل توجهی از کرسی های پارلمان ترکیه را از طریق انتخابات به دست بیاورند اما به نمایندگان آن ها اجازه حضور در پارلمان داده نمی شود. اختناق در ترکیه ای که درصد قابل توجهی از جمعیت آن را کردها تشکیل می دهند به حدی بود که تا چندی پیش گویش کردی در مدارس و تلویزیون های این کشور ممنوع و عواقب سنگینی دربرداشت. و حال که ترکیه می خواهد به اتحادیه اروپا بپیوندد و جهت به نمایش گذاشتن یک ژست متمدنانه اجازه داده است تا چند کانال به زبان کردی برنامه ارائه دهند و از این بابت خود را مترقی می خواند. در حالی که اگر فشار اتحادیه اروپا نبود به علت تصویر اشتباه و و زیر بنای غلطی که دیکتاتوری مانند کمال آتا تورک برای ترکیه معرفی کرده بود، هنوز هم کردها را ترک های کوهستانی می نامیدند . ولی سیاستمداران ترکیه خود نیز خوب می دانند که کردها بسیار متمدن­تر، بافرهنگ­تر و باهوش­تر از آنند که گول این ظاهرسازی­ها را بخورند و با بینش بالای سیاسی خود سعی کردند از این فضای ایجاد شده به درستی استفاده کنند که اشغال کرسی­های پارلمان ترکیه توسط کردها و استقبال مشتاقانه آنان از فرصت سیاسی نسبتا باز ایجاد شده خود موید قصد اصلی کردها یعنی رسیدن به همان آزادی و کرامت انسانی و استفاده از هر فرصت درستی برای نیل به این مقصود را نمایان می کند و بیزاری کردها را از جنگ و خونریزی نشان می دهد. ولی متاسفانه دولت ترکیه این امر را بر نمی­تابد و به اشکال گوناگون سعی در برخورد با این بینش بالای سیاسی را دارد. مشکل از کجاست؟ کردها یا دولت ترکیه؟
این همان ترکیه­ای است که زمانی بر اساس سیاست ترک سازی کشور که پایه گذار آن دیکتاتوری به نام آتا تورک بود و به رسمیت نشناختن آداب و رسوم و حقوق حقه ملت کرد، آتش­های نوروز را با خون کردها خاموش می­کرد و هم اکنون نیز می­بینیم که تفکر آتا تورک در میان سیاستمداران ترکیه جریان دارد و مبنای بسیاری از تصمیمات آن­هاست. آیا مردم فرانسه قبول می­کنند که به زبان انگلیسی صحبت کنند و رسوم انگلیسی را اجرا نمایند و آیا مردم سوئد یا نروژ یا روسیه می­توانند فرهنگ فرانسوی را به زور بپذیرند؟ به نظر شما چرا انگلستان از هند، فرانسه از هند و چین یا ایتالیا از لیبی بیرون رانده شدند؟ آیا نمی­توان چنین حقی را برای کردها قائل شد؟
تاریخ به یاد ندارد که هیچ کدام از رهبران سیاسی کردها خود را سلطان، شاه، ملک یا حاکم مطلق خوانده باشد. در طول تاریخ کردها همیشه برای دموکراسی جنگیده­اند، و هیچ گروه سلطنت طلبی در مبارزات سیاسی کردها حضور نداشته است. در حالی که هم اکنون در کردستان عراق در سایه دموکراسی و تحمل عقاید مخالف  این منطقه به جزیره ثبات و آرامشی برای عراق تبدیل شده است، در سوریه بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور که ریاست جمهوری را از پدرش به ارث برده است در قتل و کشتار مردم سوریه روی پدرش را سفید کرده است. سرکوب مخالفان در سوریه به قدری شدید و بی­رحمانه است که به نظر من اگر جامعه جهانی به کمک مردم سوریه نشتابد و قرار باشد حکومت کنونی سوریه و ریاست جمهوری آن همچنان در سوریه باقی بماند، ننگی خواهد بود بر پیشانی همه انسان ها. همه آنان که می توانند به مردم سوریه و برای سقوط نظام اسد کمک کنند و نکرده اند. به هیچ وجه نباید چنین دیکتاتور خونخواری به خاطر هر گونه مصالح سیاسی و اقتصادی دولت­های بزرگ مورد حمایت قرار گیرد. زیرا اگر چنین شود از این پس در مواجهه با اعتراضات مردمی حکام ستمگر به روش بشار اسد که به توصیه حکومت جمهوری اسلامی ایران آن را اجرا می کند، متوصل خواهند شد. اکنون این حکومت سوریه است که مشکل بزرگ خاورمیانه است و نه کردهای سوریه که در طی سال­ها اعتراض به حکومت بعث در سوریه چه در زمان حافظ اسد و چه بشار اسد سرکوب شده­اند. اگر نیک بنگریم می­بینیم که کردهای سوریه بسیار پیش تر از دیگران به ماهیت این نظام پی برده بودند.
 با توجه به آنچه گذشت و سابقه تاریخی مبارزات مردم کرد علیه ظلم و ستم حکومت­های دیکتاتوری و یا دموکراسی­های عقب مانده منطقه خاورمیانه در می­یابیم که سایر مردم این سرزمین­ها نیز از این حکومت­ها دل خوشی ندارند. در واقع ایرانیان، ترک ها، اعراب، کردها و هر قوم دیگری در دنیا مساله­دار نیستند. این حکومت­های دیکتاتوری وتمامیت خواه و سرکوبگر هستند که انسانیت و کرامت انسانی را به بهانه­های گوناگون زیر پا می­گذارند و متاسفانه در این میان برخی از قدرت­های بزرگ دنیا نیز برای تامین منافع خود به آن دامن می زنند و حقوق انسانی مردم این کشورها را به نفع مصالح خود تضییع کرده و می­کنند.
بینش سیاسی کردها، حس انسان دوستی و آزادی خواهی آنان در مجالی هر چند کوچک به نام حکومت خودمختار کردستان عراق امروزه چشمان جهانیان را خیره کرده است. تا جایی که به دلیل درک درست سیاستمداران مردم کرد از اوضاع جهانی و تلاش آنان برای ایجاد دموکراسی، این منطقه در طی 8 سال پس از سقوط صدام شاهد پیشرفت های علمی و فرهنگی زیادی بوده است و زنگ خطر را برای تمام مستبدان منطقه به صدا در آورده است. اکنون کردها از فرصتی کوچک برای نفس کشیدن بهترین استفاده را برده اند تا جایی که کردستان عراق نه تنها برای کردها بلکه برای تمام کسانی که از نا امنی و جنگ یا اوضاع بد عراق گریزانند، به مامنی با ثبات تبدیل شده است. اگر هدف جهان غرب و آمریکا از حضور در منطقه خاورمیانه و حمله به کشورهای عراق و افغانستان ایجاد آزادی، دموکراسی و مردم سالاری به دور از هر گونه خشونت و تعصب قومی و مذهبی و اسلام گرایی افراطی بوده است، کردها بهتر و بیشتر از هر کسی از این امر استقبال کرده اند و در منطقه ای پر از آشوب، بی نظمی، فساد، ترور و تضییع حقوق بشر، تکیه گاه امیدی برای خاورمیانه ای مدرن و متمدن و به دور از هر گونه خشونت و دیکتاتوری و تبعیض به شمار می آید.

No comments:

Post a Comment